آن قدرتی که یک روز با دستهای خالی، از عمق عربستان لم یرزع و بی آب و علف، کاخهای افسانه ای شاهنشاهي در ایران و روم را در هم كوبيد و قلعه های مستحکم نظامي آنروز را در مصر و دیگر نقاط جهان فرو ریخت، آن قدرتی که در یک روز سرد زمستانی سال 57 پنجمین قدرت و ارتش دنیا یعنی شاه را در دستانش مچاله کرد. آري همان قدرتها چه در آغاز اسلام و چه در آغاز انقلاب اسلامی ایران، می توانست کاخ سفید و کاخ کرملین و تمام کاخهای ظلم را در هر نقطه ای از عالم فرو ریزد و ویران کند، امروز او را چه می شود؟ چرا این انقلاب از نظر اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و. . . به نفس تنگی افتاده است؟! چرا این انقلاب به جای اینکه در دست فرزندان راستین خود بارور شود این چنین درمانده و ناتوان اسير پنجه احزاب و باندها و جناحها دارد جان می سپارد؟! انقلابی شگرف که اگر خیانت فتنه گران نبود، فتنه گراني که 33 سال امانت انقلاب را به آنها سپردیم! انقلابی که اگر در دست فرزندان راستین خودش باقی مي ماند، امروز همة دنیا در سیطره نسل انقلابی و مخلص و یکرنگ و با صداقت و از جان گذشتة آن سرود آزادی و استقلال را در سراسر جهان سر می داد و طنین فریادهای کفر ستيز آنها سکوت همة دنیاهاي پوشالي امروز را در هم می شکست و امریکا را به لرزه می افکند. آمریکایی که آنروز قدرتش در تمام دنیا پخش شده بود، با هدایت و فرماندهی انقلابی جمهوری اسلامی و توده های مؤمن و انقلابی و با صدور یک فرمان آتش، مي توانست كاري كند كه امروز حتی نامی هم از آن باقی نماند، ولي چرا نشد؟! و معلوم است که توطئه هاي فتنه گران از همان آغاز برای شکست اسلام طراحی شده بود براي شكست ايدئولوژي انقلابي اسلام! و همانها بودند که جام زهر را بر كام امام نوشاندند تا بعداً بتوانند باب مذاکره با شیطان بزرگ را باز کنند و امروز وقتی که همة دنیا را در كام شیطان بزرگ می بینند بایستی پاداش خيانتهاي خود را از آمریکا بگيرند!

آن روز همة مردم ایران به اسلام رأی دادند یعنی 98% و آن روز همین آقایان به نام اسلام رأی های مردم را دزدیدند. آنان مردم را فریب دادند. یکی رأی اسلام را گرفت ولی آرزوی زندگی در آمریکا را کرد. یکی رأی اسلام را گرفت ولی باندها و جناحها را تقویت کرد و یا شیطان پرستی را رواج داد یکی رأی اسلام را گرفت دروغ گفت و خیانت کرد. آن یکی در زیر نام اسلام به غارت بیت المال پرداخت و خلاصه همه به نام اسلام رأی و قدرت مردم و اسلام را جمع كردند در حالی که اعتقادی به اسلام و نظام اسلامی و انقلاب اسلامی نداشتند و با دزدی و فریب دادن مردم به دنبال خود كامگيهاي خود رفتند و اینست که امروز خروجی عملکرد مجلس و دولتها و مجمع تشخیص مصلحت و مسئولین در جامعة انقلابی ما فاجعه آمیز و فلاکت بار است. از يكسو تمام امکانات و تمام ثروت و در آمد مملكت در کلانشهرهایی مثل تهران، اصفهان، تبریز و. . . هزینه می شود و حتی در خود کلانشهر ها هم آن شکاف طبقاتی که از دوران سازندگی آغاز شد، همچنان طومار جامعه را در هم پیچیده است. کاخها همچنان پا بر جا یند و کاخها نه تنها ویران نشده اند بلکه هر روز هزاران کاخ دیگر با دسترنج مردم فقیر و مظلوم روستاها و مناطق محروم بر آنها افزوده شده است و افزوده ميشود و همانها نیز مراکز فساد و فحشا و. . . در دنباله جشنهای 2500 ساله خائنانه، در شکست جامعة توحیدی و تحکیم جامعة طبقاتی مصرفی لیبرالیستی ضد ديني و ضد ارزشها و ضدباورهای بلند اسلامیمان گردیده است.

امروز بر ماست که جواب دندان شکن شکست جامعة توحیدی مان را با شکست جامعة طبقاتی پاسخ بدهیم. باید پای ارزشهای خودمان بایستیم. بايد در برابر جریانهای انحرافی مقاومت کنیم و یادمان باشد که بچه های مخلص و یک رنگ جبهه ها هنوز هم در میادین مین مشغول جمع کردن مین ها هستند و هنوز هم یکی پس از دیگری به شهادت می رسند در حالی که دزدان دین و ارزشها در کاخها به عیش و نوش و تعیین تکلیف برای جامعة اسلامی مشغولند!

امروزمیلیونها تن بیکار، میلیونها تن معتاد، میلیونها تن فقیر، میلیونها تن در مرداب فساد و فحشا دارند جان میسپارند که هر یک اگر اسلحه ای به دست بگيرند می توانند طومار دنیای کفر را در هم بپیچند و ملتهای مظلوم دنیا و بخصوص مردم مظلوم فلسطین و تمام کشورهای در بند شیطان بزرگ را از بند ظلم و ستم رهایی بخشند.

آغاز انقلاب را به ياد بياوريد كه قدرت مردمي چگونه طاغوت را فرو شكست حال چگونه است که همین ملت انقلابی ایران در حل مشکل خود وامانده است؟! حال دوباره باید آغاز کند و در اولین گام، زنجیرهای شیطانی باندها و جناحهای حاکم ظالم را بگسلد. باید دوباره فریاد برآورد.

مردم باید بدانند که نبایستی به ظلم اجازه احساس امنیت بدهند. مردم باید حاشیه های امن برای ظهور ظلم را در هم بکوبند و پایه های امنیت برای ظلم را در هم بشکنند و ویران کنند. مسئولين که باید پیام انقلاب را به نسل های همة روزگاران می رساندند امروز در كشاكش كدام خود پرستی ها و مقام پرستی ها و خودكامگيها و در پیچ و خم کدام مسیر از راه خود منحرف شده و سقوط کرده اند؟! باید آن راهها را شناخت و از همان راهها با آنها مقابله کرد.

آقاي احمدي نژاد چه شد مبارزه با اشرافيت گرايي و تجمل گرايي؟

مگر شما نگفتيد: « كاخ نشيني و اشرافي گري سرآغاز انحرافات و پيدايش بسياري از مشكلات است »

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: